آنچه در این مطلب می خوانیم:
اختلالات تغذیه ای، مجموعه ای از بیماری هایی هستند که روی رفتار غذا خوردن افراد تمرکز دارند. این اختلالات شامل 4 نوع بیماری ازجمله: آنورکسیا، اختلال بی اشتهایی، بولیمیا و اختلال پرخوری است که گرفتار شدن در چنگال هرکدام از آنها، می تواند ذهن فرد را کاملا درگیر کند.
برخی افراد ممکن است از ابتلای خود به این اختلالات باخبر باشند و برخی دیگر از وجود آن اطلاعی نداشته باشند. اما، اگر دیگران ابتلای به آن را تصدیق کنند، ممکن است شخص، درمورد درمان یا تغییر رفتار خود، احساسات متناقضی پیدا کند. برخی ممکن است از اطلاع سایرین درمورد ابتلای آنها به اختلالات تغذیه ای، ناراحت شده و شروع به انکار و پرخاشگری نسبت به نظر آنها کند و برخی دیگر به راحتی پذیرفته و اقدام به درمان کند.
به همین دلیل است که دوستان و خانواده اغلب میتوانند نقش کلیدی در کمک به افراد مبتلا به اختلالات خوردن داشته باشند. همچنین، نحوه بازگو کردن و کمک رساندن به این افراد نیز، در روند درمان آنها تاثیر زیادی دارد.
روش های غیرمستقیم در کمک رسانی به بیماران اختلالات تغذیه ای
به طورکلی، افرادی که به اختلالات تغذیه ای دچار می شوند، یا بیماری خود را قبول دارند یا آن را انکار می کنند. به همین دلیل، بهترین کاری که می توان برای کمک به مبتلایان به اختلالات خوردن کرد، صحبت با یک متخصص اعصاب و روان است.
روانشناس یا روانپزشک، به شما راه هایی را آموزش می دهد تا بتوانید بدون صحبت مستقیم درمورد بیماریشان، آنها را برای کمک گرفتن، ترغیب کنید. ازجمله این راه ها:
- به آنها نشان دهید که همیشه پذیرایشان هستید. معمولا بیماران مبتلا به اختلالات تغذیه ای، علاقه به تنهایی دارند و جدا از بقیه هستند و تشویق کردن آنها برای مشارکت در دنیای بیرون سخت است. اما، با این وجود، شما به تلاش خود برای دعوت کردن آنها ادامه دهید. حتی اگر مکرر نه بگویند، بازهم به دعوت کردن خود ادامه دهید. زیرا، این کار باعث می شود که بدانند که شما برای آنها ارزش قائل هستید.
- آنها را در عشق غرق کنید. گفتن اینکه چقدر آنها را دوست دارید و از آنها قدردانی میکنید، میتواند عزتنفس آنها را تقویت کرده و به آنها کمک کند تا این دوران چالش برانگیز در زندگی خود را به خوبی بگذرانند.
- به آنها گوش دهید. اینکار ممکن است دشوار باشد، اما وقت گذاشتن و گوش دادن به آنها بدون قضاوت کردن، میتواند معنای زیادی برای آنها داشته باشد. ممکن است شنیدن صحبتهای آنها در مورد خودشان و آنچه میخورند، برای شما سخت باشد، اما نصیحت نکردن یا قضاوت نکردن آنها، نکته بسیار مهمی است.
این را بدانید که حمایت کردن بیماران مبتلا به اختلالات خوردن ضرورت دارد و شما میتوانید این کار را به صورت غیرمستقیم از طریق روش های زیر انجام دهید:
- درک کنید که ابتلای آنها به اختلال خوردن، تقصیر خودشان نیست.
- درک اینکه چقدر تحمل این مشکل برای آنها سخت است.
- افزایش اطلاعات خود در مورد اختلالات خوردن از منابع معتبر.
- از صحبت در مورد تصویر بدن، کاهش وزن، رژیم غذایی یا سایر موضوعات مرتبط خودداری کنید.
- رفتارهای سالمی در مورد غذا، خوردن و تصویر بدن داشته باشید و کاری کنید که این افراد، شمارا الگویی برای خود قرار دهند.
- به خود یادآوری کنید که بهبودی همیشه ممکن است و همه چیز میتواند برای دوست یا عزیزان شما به خوبی تغییر کند.
- بررسی رفتارهای خود که مستقیما باعث اصلاح یا فعال شدن اختلال خوردن دوست یا عزیزان شما می شود.
کمک های مستقیم به بیماران مبتلا به اختلال خوردن
اگر بعد از کمک های غیر مستقیم خود، احساس می کنید که دوست یا عزیزتان به شما اعتماد دارد و می توانید به صورت مستقیم با آنها درمورد ابتلایشان به اختلالات تغذیه ای صحبت کنید، نکات زیر می تواند به شما کمک کند:
- قبل از صحبت کردن، به چیزهایی که می خواهید بگویید، فکر کنید. برای این کار می توانید حرف های خود را یادداشت کرده و چندبار آنها را مرور کنید. این باعث می شود که در هنگام صحبت کردن با دوست یا همسرتان، کم تر مضطرب شده و بتوانید افکارتان را به وضوح بیان کنید.
- زمان و مکان مناسبی را برای صحبت ایجاد کنید. سعی کنید صحبت خود را در یک مکان خصوصی و امن انجام دهید تا مطمئن شوید که هیچ مزاحمت خارجی، مکالمه شما را مختل نمی کند.
- تجربه خود را با صداقت به اشتراک بگذارید. صادقانه به آنها بگویید که چقدر نگران امنیت آنها هستید و پنهانکاری کمکی نخواهد کرد.
- از کلمه "من" مرتب استفاده کنید. استفاده از تجربه خود با ساختن تمام جملات با کلمه "من" بسیار مفید است. در غیر این صورت، ممکن است شما متهم به قضاوت شوید و باعث شوید که دوست یا کسی که برای شما عزیز است، احساس کند که مورد حمله قرار گرفته و احساس شرمندگی و خجالت کند.
- حقایق را به یاد داشته باشید. بحث درباره اختلال خوردن یک فرد با او میتواند چندین احساس متضاد را در او ایجاد کند. همیشه همه چیز را به واقعیتهای موجود ربط بدهید، برای مثال، رفتارهایی که از آنها دیدهاید و باعث نگرانی و ناراحتی شما شده است را با یاد داشته و به آنها بگویید تا بتوانید مکالمه خود را در مسیر سازندهتری نگه دارید.
- درعین اینکه نشان می دهید آنها را دوست دارید، موضع خود را حفظ کنید. دوست داشتن همیشه به معنای شیرین بودن نیست. اجازه ندهید دوستتان شما را کنترل کند. از دادن قوانین افراطی، وعدهها یا انتظاراتی که مفید نیستند، اجتناب کنید.
- آنها را مطمئن کنید که مورد قضاوت قرار نگرفتهاند. اختلالات خوردن، حجم باورنکردنی از ننگ و شرم را به همراه دارند. به عزیزانتان یادآوری کنید که اعتراف به این که با اختلال خوردن دست و پنجه نرم میکنند، خجالتآور نیست.
- درمان ساده به آنها پیشنهاد ندهید. تنها گفتن این که اختلال خود را کنار بگذارد، کافی نیست.
- داروهای ساده به آنها ندهید. درصحبت با دوست یا عزیزتان، صرفاً گفتن اینکه اختلال خوردن را متوقف کند یا غذا بخورد، کافی نیست. در این حالت، آنها احتمالا رفتارهای خود را انکار می کنند و با یک حالت تدافعی از مکالمه دور میشوند.
- آمادگی روبرو شدن با یک واکنش بسیار منفی را داشته باشید. از عصبانیت گرفته تا ناباوری و انکار، میتواند طیف وسیعی از پاسخهای منفی، برای مطرح کردن نگرانیهایتان در مورد اختلال خوردن فرد دیگر وجود داشته باشد. آماده باشید که این شخص نسبت به شما واکنش ناخوشایند نشان دهد.
- قبل از صحبت، درباره روشهای درمانی تحقیق کنید. جستجوی کمک حرفهای احتمال بهبودی از یک اختلال خوردن را افزایش میدهد. به اشتراک گذاشتن تحقیقات خود با دوست یا عزیزتان ممکن است به آنها در درک مشکل و یافتن گزینه درمانی مناسب کمک کند.
این را بدانید که اختلالات خوردن، هیچ ارتباطی با اراده فرد ندارند و مربوط به سلامت روان آنها می شود. به همین دلیل، بدون موضع گیری درمورد رفتارشان، آنها را برای تحت درمان قرار گرفتن، ترغیب کنید. اختلالات خوردن نیز، مانند هر اختلال روان دیگری، درصورت درمان سریع، ممکن است به راحتی بهبود یابد.